اصول حاکم بر زندگی علی علیه السلام

اصول حاکم بر زندگی علی علیه السلام

 اصول حاکم بر زندگی انسانی که نه تنها الگوی ما، بلکه الگوی بزرگترین اولیای الهی،‌امامان معصوم و امام زمان ما است، اصولی قابل توجه و با اهمیت اند.، چرا که اصولی از یک زندگی ایده آل و الگو هستند که می تواند تعالی بخش دیگر زندگیها باشد. اما از آنجا که یک  خانواده ایده ال حاصل تلاش و روابط کلیه اعضای آن خانواده است،‌در اینجا، به بررسی اصول حاکم بر زندگی علی (ع) ،‌ فاطمه (س) و حسینین (ع) و زینبین پرداخته ایم.

1- ساده زیستی و زهد خانوادگی

نحوه ازدواج،‌ مهریه، شروع زندگی خانوادگی در یک خانه اجاره ای و ساده پوشی زهرا (س) و علی (ع) و فرزندانشان نمونه هایی از اهمیت این اصل در زندگی خانوادگی شان است،‌آنچنان که صحابی جلیل القدری چون سلمان را به تعجب واداشت که :

-           عجبا! دختران پادشاه ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربفت به تن      می کنند و این دختر رسول خدا است که نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباسهای زیبا.

 

2- مشارکت در امور زندگی و اهمیت دادن به کار و همکاری در بین اعضای خانواده

برای مثال علی (ع) بچه داری می کرد، فاطمه (س) نان می پخت و یا گندم آسیاب می کرد، ،‌علی (ع) به جهاد می رفت و زخم برمیداشت و فاطمه (س) زخمهای او را درمان می کرد و شمشیر او را     می شست به همین دلیل هم بود که علی (ع) در هر بعد از ابعاد زندگی اش بالاترین تلاشها و موفقیتها را داشت و فاطمه زهرا (س) هم در مقام عبادت،‌دفاع از ولایت و کار در خانه و خانه داری و مهمتر از همه تربیت فرزند بالاترین موفقیتها را کسب نمود.

3- ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها بر خانواده

نمونه هایی همچون بخشیدن پیراهن عروسی توسط حضرت زهرا در شب ازدواج آن حضرت با علی (ع)، فراموش نشدن یاد خدا،‌ گفتن تکبیر و به نماز ایستادن عروس و داماد در شب اول عروسی و ثمره اینها ایثار و انفاق  خانوادگیشان که در بالاترین حد آن سوره انسان مورد اشاره قرآن قرار گرفته است، بیانگر حاکمیت این اصل در خانه علی (ع) است.

 

4- حاکمتی روح مشورت بر زندگی

مشورت خواهی و مشاوره با پیامبر اکرم (ص) به عنوان فکر برتر و بهره مندی از راهنماییها و ارشادهای ایشان بارها و بارها توسط علی (ع) و زهرا (س) صورت گرفت.

5- حاکم بودن روح برنامه ریزی و نظم در خانه

تقسیم کارهای خانه،‌انجام امور در زمان مناسب،‌ اختصاص مکانی خاص برای عبادت و نماز در خانه و داشتن برنامه جهت تربیت فرزندان از جمله این موارد است.

6- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام

گذشته از امیرالمؤمنین که اسوه جهادی و فدایی بودن و سیاستمداری است،‌خطبه ها و فالیتهای سیاسی حضرت زهرا (س) نشان دهنده این است که ایشان هم به عنوان یک زن، سرآمد مبارزات سیاسی در زمان پیامبر و بعد از فوت آن حضرت بودند. محسن شهید، فاطمه شهیده، علی زخم خورده، حسن مسموم، حسین سرجدا و زینب و کلثوم به اسارت رفته، همه و همه در این خانه می زیسته اند.

7- علم دوستی

نهج البلاغه، صحیفه فاطمیه، شاگردپروری، آشنایی با تفسیر قرآن و تشکیل کلاسهای دینی در خانه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا نمونه هایی از توجه این خاندان به علم دوستی است.

8- جذب و رفت و آمد ملائکه و فرشتگان به خانه

در زیارت جامعه آمده است: ((السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائکه...)) چرا که این قطعه بهشتی در زمین، محل رفت و آمد ملائکه ای همچون جبرئیل، میکائیل و اسرافیل بوده است.

 

9- عشق و فاطمه و مهربانی همه اعضا به یکدیگر

10- مهمان دوستی، ضیافت در خانه و رسیدگی به احوال خویشاوندان

امیرالمؤمنین می فرمایند :

ای مردم! انسان هر مقدار که ثروتمند باشد باز ار خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند، خویشان انسان بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب و ناراحتی او را می زدایند و در هنگام مصیبتها نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند.

اگر بیش از شش روز می گذشت و میهمانی برای علی (ع) نمی رسید، تأسف می خورد و   می نالید و گاه می فرمود:

((آن کس که  دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها یک دست را از آنها گرفته اما دستهای فراوانی را از خویش دور کرده است.))

عبادت علی علیه السلام

عبادت علی علیه السلام

از نظر اسلام هرکار خیر و مفیدی که با انگیزه پاک خدایی توأم باشد عبادت است،‌از اینرو درس خواندن، کار و کسب و فعالیت اجتماعی داشتن، اگر لله و فی الله باشد عبادت است. با وجود این پاره ای از تعالیم اسلام همچون، نماز، روزه، مناجات و دعا و ... هستند که فقط به منظور عبادت وضع شده اند.

اما عبادت امیرالمؤمنین :

علی (ع) شخصیتی است که میدانهای جنگ را می آراید، میدانهای سیاست را می آراید، نزدیک به پنج سال بر بزرگ ترین کشورهای آنرزو دنیا حکومت می کند، ولی با آن همه کار و مشغله که همه وقت انسان را به خودش مشغول می کند عبادتی در بالاترین حد ممکن دارد. در چنین مواردی انسانهای یک بْعدی می گویند: در راه خدا کار می کنیم و کارمان برای خداست پس دعا و عبادت ما همین کار ماست ولی علی (ع) این کارها را دارد و در بسیاری از شبها هزار رکعت نماز هم          می  خواند. زمان پیامبر (ص) او یک جوان انقلابی و همه کاره در میدانهای مختلف است. همیشه مشغول است و وقت خالی ندارد. اما همان روزها وقتی نشستند و گفتند در بین اصحاب، عبادت چه کسی از همه بیشتر است؟ ابودرداء گفت:‌علی (ع). گفتند: چطور؟ نمونه و مثال آورد و همه را قانع نمود. زمان خلافت هم باز بیشترین عبادت را دارد، بطوریکه امام چهارم که خود زین العابدین و سید الساجدین است در مورد عبادت ایشان فرمود:

            و من یطیق هذا؟                          چه کسی طاقت چنین اعمالی را دارد؟

در این مجال اندک به ذکر چند نکته پیرامون عبادت از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) اکتفا می کنیم:

1- توجه کامل به انجام واجبات توأم با تمرکز و حضور قلب

در هنگامیکه جنگ صفین و در لیله الحریر، در بحبوحه جنگ، هنگام ادای نماز،‌ بین دو صف جایی برای حضرت علی (ع) مهیا شد تا نماز بخوانند، آن حضرت در حالیکه تیرها از طرفین وی عبور می کرد و بر زمین فرود می آمد، بدون هیچ تزلزلی به نماز مشغول شد. چرا که از دیدگاه امیرالمؤمنین ، اهمیت هیچ عبادتی مانند ادای واجبات نمی باشد. لذا می فرماید:

((لا عباده کاداء الفرائض))

و بواسطه همین تمرکز و توجه کامل به ادای فرائض است که بهترین زمان برای در آوردن تیر از پای حضرت را زمان مشغول بودن ایشان به نماز می دانند. چرا که در آنحال هیچ توجهی به غیر خدا ندارد.

2- عبادتهای بی حاصل

از دیدگاه امیرالمؤمنین بسیاری عبادات بی حاصل است :

چه بسیار انسان روزه داری که بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری خود ندارد. و چه بسا شب زنده داری که از شب زنده داری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد! خوشا خواب زیرکان و افطارشان.

از این رو علاوه بر پرهیز از آفات عبادت همچون ریا و عجب و ... امام علی (ع) یکی از لوازم روی آوردن به مستحبات را نشاط روحی می دانند و می فرمایند :

برای دلها، روی آوردن و نشاط، و پشت کردن و فراری است. پس آنگاه که ((نشاط)) دارند، آن را بر انجام ((مستحبات)) وادارید و آنگاه که پشت کرده ((بی نشاط)) است، به انجام ((واجبات)) قناعت کنید.

3- اقسام عبادات

(( إن قوما عبدوالله رغبه فتلک عباده التجار وإن قوما عبدوالله رهبه فتلک عباده العبید و إن قوما عبدوالله شکرا فتلک عباده الاحرار))

همانا گروهی خدای را به انگیزه پاداش می پرستند ، این عبادت تجار است و گروهی او را از ترس می پرستند، این عبادت بردگان است و گروهی او را از روی سپاسگزاری می پرستند و این پرستش آزادگان است.))

 

و از کلمات قصارشان است که :

من تو را بخاطر بیم از کیفرت و یا به خاطر طمع در بهشت عبادت و پرستش نکرده ام.

من تو را بدان جهت پرستش کردم که شایسته پرستش یافتم.

4- وجوه عبادات

نهج البلاغه و بیانات امیرالمؤمنین پر است از ترسیمها و مطالب مربوط به عبادت وعبادت پیشگان!

گاهی سیمای عابدین و سالکین از نظر شب زنده داری ها خوف و خشیتها، شوق و لذتها، سوزو گدازها، آه و ناله ها و تلاوت قرآنها ترسیم شده و گاهی واردات قلبی و عنایات غیبی که در پرتو عبادت و مراقبه و جهاد نفس نصیبشان می گردد،‌بیان شده است، گاهی تأثیر عبادت از نظر (گناه زدایی) و محو آثار تیره گناهان مورد بحث قرار گرفته است، گاهی به اثر عبادت از نظر درمان پاره ای بیماریهای اخلاقی و عقده های روانی، اشاره شده است. گاهی هم از لذتها و بهجت های خالص و بی شائبه و بی رقبت عباد و زهاد و سالکان راه ذکری به میان آمده است.

الهی کفی به عزا ان اکون لک عبدا و کفی به فخرا ان تکون لی ربا انت کما احب فاجعلنی کما تحب

 

بزرگان شیعه در کرامت زیارت امام رضا(علیه السلام) چه می گویند؟

 
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از مهر، ذیقعده از آن جهت که ولادت امام رضا(علیه السلام) در آن رخ داده، ماه آن امام بزرگوار گفته شده و به همین دلیل نیز در این ماه زیارت امام رضا از راه دور و نزدیک اجر و ثواب بسیاری دارد، که البته در این میان روز 23 ذیقعده مورد سفارش ویژه است .سید ابن طاووس روایتی نقل کرده که ذیقعده محل اجابت دعاست در وقت شدت و در روز یکشنبه این ماه نمازی با فضیلت بسیار از رسول خدا (صلی الله علیه واله) روایت شده است .

نتیجه نماز این است که هر که آنرا به جا آورد توبه اش مقبول و گناهش آمرزیده شود و شاکیان او در روز قیامت از او راضی شوند و با ایمان بمیرد و دینش گرفته نشود و قبرش گشاده و نورانی گردد و والدینش از او راضی گردند و مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد و توسعه رزق پیدا کند و ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند و به آسانی جان او بیرون شود. ( شرح این نماز پر فیض در مفاتیح الجنان آورده شده)

روایت شده که هر که در یکی از ماههای حرام سه روز متوالی که پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه بگیرد ثواب 900 سال عبادت برای او نوشته شود .23 ذی القعده روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا (علیه السلام) است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنت است.

علامه مجلسی می گوید:

زیارت حضرت رضا (علیه السلام) در روزهای مقدس اسلامی افضل است؛ خصوصا روزهایی که اختصاص به آن حضرت دارد. مثل روز ولادت (11 ذیقعده) و روز شهادت آن حضرت (مطابق مشهور آخر ماه صفر).سپس از کتاب اقبال مرحوم سید بن طاووس استحباب زیارت آن حضرت را در روز 23 ذی القعده (طبق روایتی روز شهادت آن حضرت) نیز نقل می کند و در پایان می نویسد: استحباب زیارت آن حضرت در ماه رجب گذشت (بحارالانوار جلد 99 صفحات 43 و 44)مرحوم محدث قمی روز 25 ذیقعده را نیز به این موارد ضمیمه کرده است.

قال سیدبن طاووس فی الاقبال:

و رایت فی بعض تصانیف اصحابنا العجم رضوان الله علیهم، انه یستحب ان یزار مولانا الرضا علیه السلام یوم ثالث وعشیرین من ذی القعده، من قرب او بعید ببعض زیارته المعروفه او بما یکون کالزیاره من الروایه بذلک.

طاوس در کتاب اقبال فرموده من در برخى از کتابهاى علماى شیعه غیر عرب رضوان الله علیهم دیدم که نوشته بود مستحب است زیارت مولاى ما حضرت رضا علیه السلام در روز بیست و سوم ماه ذیقعده از دور و نزدیک بوسیله برخى از زیارتهاى معروف آن حضرت یا بدان چه مانند زیارت باشد از روایاتى که در اینباره رسیده است .

داستان جالب شیعه شدن شاعر بلوچ

خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) گفتم اگر واقعا حق هستی و زنده، حقانیتت را به من نشان بده وگرنه من مطمئن می‌شوم که کارهایم در تبلیغ علیه شیعیان درست است، برمی‌گردم و تا آنجا که می‌توانم با اشعارم ضد شیعیان و شما تبلیغ می‌کنم.
 

به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از حاشیه های جالب توجه مراسم صادقیه امسال در یکی از هتل های قم حضور دو شاعر مستبصر شیعه بلوچ بود.حمید شیرانی و محمد امین سپاهیان دو میهمان ویژه‌ی این عصر شعر بودند که از تشرف به مذهب تشیع و شرایط زندگی‌شان پس از آن و تبلیغات خود در منطقه برای حاضران سخن گفتند.
 
 محمد امین سپاهیان که از شاعران شهر ایرانشهر است و در وصف ائمه معصوم علیهم السلام شعرهایی دارد و علاوه بر این به تبلیغ مذهب تشیع با اشعارش می‌پردازد، در بیان اینکه چه طور شیعه شده است، گفت: سال 85 برای تحقیق درباره شیعیان و دانستن بیشتر درباره اعتقاداتشان به شهر قم آمدم. از بعضی خرافه‌ها درباره اعتقادات شیعیان شنیده بودم و برای اینکه این موارد را با چشمم ببینم به مسجد جمکران و به خصوص چاهی که شنیده بودم مردم نامه‌هایشان را در آن می‌ریزند رفتم.
 
 وی افزود: وقتی به جمکران رسیدم، چیزی از دلم گذشت و خطاب به امام زمان گفتم اگر واقعا حق هستی و زنده، حقانیت شیعیان را به من نشان بده وگرنه من مطمئن می‌شوم که کارهایم در تبلیغ علیه شیعیان درست است، برمی‌گردم و تا آنجا که می‌توانم با اشعارم ضد شیعیان و شما تبلیغ می‌کنم.
 
 این شاعر در ادامه در بیان خاطراتش به آشنایی با فردی در جمکران اشاره کرد که اتفاقا با او درباره اعتقادات شیعیان صحبت می‌کند و به تعدادی از سوال‌هایش پاسخ می‌دهد. بعد با هم به شهر قم بر می‌گردند و برای اقامه نماز به فیضیه می‌روند. پیشنماز نمازی که سپاهیان آن شب به او اقتدا کرد، حجت الاسلام محمدی اشتهاردی بود که در سجده و بین نماز و مغرب و عشاء از دنیا می‌رود و همین اتفاق تاثیر عمیقی در روحیه این شاعر می‌گذارد و آن را نشانه‌ای برای خود می‌بیند و باعث می‌شود بعد از آن به جای تبلیغ و شعر گفتن علیه شیعیان به تحقیق درباره شیعیان بپردازد و سرانجام در همان سال به مذهب تشیع مشرف می‌شود.
 
 محمد امین سپاهیان در بخشی از شعر زیر که خطاب به امام رضا (علیه السلام) سروده است، به ماجرای شیعه شدنش اشاره می‌کند:
 
 خوش به حالت ای کبوتر در حرم/ با دعا گشتی رها از دام غم
 
 من رضایت از رضا آموختم/ ای کبوتر در حرم هم سوختم
 
 قرب خاصی با  خدا دارد رضا/ بارگاهی با صفا دارد رضا            
 
 این علی موسی الرضا دانی که کیست/هشتمین از جانشینان نبی است                                
 
 عشق او در قلب هر آزاده است/ او به غربت جان به جانان داده است
 
 ای کبوتر محرم راز منی/خوش به حالت در حرم پر می زنی
 
 ای کبوتر اه جانسوزم ببین/ عاشقی دلداده ام نامم امین
 
 آمدم رازی مرا در سینه است / انعکاس نور از آیینه است
 
 عشق مولایم مرا مجنون کرد/ بامن این افسون گری او چون کرد
 
 راز عشقم را ز گل باید که جست/ آن گل زیبا چنین زارم بکشت
 
 شبنمی از روی گل دیدم که ریخت /عقل من ایمان من از من گریخت
 
 اهل مسجد بودم و عاشق شدم/من به زعم دشمنان فاسق شدم
 
 از بلا نوشان چنین شیدا منم/هم اسیر عشق تو مولا منم
 
 جام من را از بلا پر کر ده اند /نام من بی کربلا حر کرده اند
 
 از غم ای دل بار دیگر جوش کن/ ای کبوتر قصه ام را گوش کن
 
 گر رضا را دشمنان سم داده اند / این همه عاشق به او دل داده اند
 
 جز گلم ای دل مرو همراه کس /لحظه ای ای دل مشو گمراه کس
 
 ای کبوتر آمدم پیش رضا/ تا بخواهم از خدایم این قضا
 
 در قضایم عشق پاکان را نهد/  صدق نیت در عبادت‌ها دهد
 
 من توسل بر امامم می‌کنم/ توبه از سوء کلامم می‌کنم
 
 با رضا دینم سلامت می‌شود/ هم شفیعم در قیامت می‌شود

حکایتی از برخورد امام رضا(علیه السلام) با اسراف‌کاری

همه منتظر بازگشت علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام) بودند اما امام در حیاط قدم می‌زد و چهره‌اش ناراحت به نظر می‌رسید. یکی از مهمانان که حضرت را در این حال دید، علت را جویا شد. امام سیب نیم‌خورده‌ای را نشان داد و گفت: این میوه را چه کسی این گونه خورده است؟
 

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از ایسنا، هر گونه زیاده‌روی و تجاوز از حد اعتدال را «اسراف» می‌گویند. قرآن کریم در آیات مختلف اسراف‌کاران را سرزنش می‌کند و می‌فرماید: «همانا اسراف‌کاران اهل دوزخند». همچنین در آیه 27 سوره مبارکه اسراء آمده است: «همانا تبذیرکنندگان "که بریز و بپاش می‌کنند" برادران شیطان هستند.»

پرهیز از اسراف و برخورد با مسرفین در سیره ائمه معصومین علیهم‌السلام نیز به کرات دیده می‌شود. در ادامه و به مناسبت 23 ذی‌القعده روز زیارتی مخصوص امام رضا(علیه السلام) نمونه‌ای از برخورد با اسراف در سیره ثامن‌الحجج(علیه السلام) با استناد به جلد ششم کتاب فروع کافی (صفحه297) نقل می‌شود:

نسیم خنکی می‌وزید. گنجشک‌ها روی درخت بزرگ بلوط شلوغ کرده بودند. چند نفر از دوستان و آشنایان در خانه امام رضا(علیه السلام) مهمان بودند. امام از اتاق بیرون آمد. دقایقی سپری شد. مهمان‌ها منتظر برگشتن امام بودند و از دیر کردن ایشان نگران شدند. یکی از دوستان جوان امام که از لای در متوجه آمدن امام شد، ‌بیرون آمد.

سرورم! چرا داخل نمی‌شوید؟ چیزی شما را ناراحت کرده است؟امام سیب نیم‌خورده‌ای را نشان داد و گفت: این میوه را چه کسی این گونه خورده؟

مرد جوان صدایش را بلند کرد: این میوه نیم‌خورده کیست؟مهمان‌ها از اتاق بیرون آمدند. مرد جوان سیب نیم‌خورده را از امام گرفت و باز حرفش را تکرار کرد. یکی از مهمانان دست بر سینه گذاشت و گفت: مولایم! از شما عذر می‌خواهم، این سیب را من خورده‌ام.

امام رو به او کرد و فرمود: چرا اسراف می‌کنی؟ چرا قدر نعمت‌های خدا را نمی‌دانی و به آن بی‌اعتنایی، ‌مگر نمی‌دانی که خدا اسراف‌کاران را به سختی عذاب می‌دهد؟امام با مهمانان به اتاق برگشت. وقتی همه در جای خود نشستند، امام رو به آن‌ها کرد و فرمود: دوستان من! وقتی به چیزی نیاز ندارید، بیهوده آن را تلف نکنید و اگر خودتان به آن احتیاج ندارید به کسی بدهید که به آن نیازمند است.