اعتراف آلوسی درباره سوال از ولایت علی علیه السلام در قیامت

اعتراف آلوسی درباره سوال از ولایت علی علیه السلام در قیامت+تصویر 

 

در مطلب قبل،روایت صحیحی از کتاب شریف تهذیب الاحکام شیخ طوسی رحمه الله علیه آوردیم که در قبر از امامت علی بن ابی طالب علیه السلام سوال می شود.که می توانید در لینک زیر،این مطلب را مشاهده نمایید.

 

 

اما در این مطلب،اعتراف یکی از بزرگترین علمای تاریخ اهل سنت جناب آلوسی را می بینیم که در قیامت از ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام سوال می شود.
آلوسی،از بزرگان اهل سنت که از او به علامه آلوسی تعبیر می کنند و اتفاقا سلفی العقیده هم بوده، در تفسیر خود یعنی روح المعانی که یکی از معروف ترین تفاسیر اهل سنت هست، در ذیل آیه وقفوهم انهم مسئولون می نویسد:
درباره این آیه،شیعیان از ابن عباس روایت دارند که از ولایت علی علیه السلام در قیامت سوال خواهد شد همچنین از ابی سعید خدری نیز همچنین روایتی نقل شده است اما اولی ترین{برترین} این اقوال این است که از عقاید و از اعمال هر فرد سوال خواهد شد و در راس همه اینها،از لا له الا الله پرسیده شده و از بهترین و بزرگترین اینها،سوال از ولایت علی بن ابیطالب کرم الله وجهه خواهد شد.
وروی بعض الإمامیة عن ابن جبیر عن ابن عباس یسئلون عن ولایة علی کرم الله تعالى وجهه ورووه أیضا عن ابی سعید الخدری وأولى هذه الأقوال أن السؤال عن العقائد والأعمال ورأس ذلک لا إله إلا الله ومن أجله ولایة علی کرم الله تعالى وجهه وکذا ولایة إخوانه الخلفاء الراشدین رضی الله تعالى عنهم أجمعین.تفسیر روح المعانی ج23ص80

اگر دقت کنید آقای الوسی خلفای سه گانه خودش را هم در این پرسش،داخل می کند در ادامه نوشته: وکذا ولایة إخوانه الخلفاء الراشدین رضی الله تعالى عنهم أجمعین
حال سوال ما از اهل سنت این است :
اینکه از ولایت امیرالمومنین علیه السلام سوال پرسیده می شود،آلوسی به آن اعتراف کرده و روایات معتبر مختلفی از شیعه و سنی در این زمینه نقل شده است ،اگر راست می گویید یک روایت؛فقط روایت معتبر از کتب خود بیاورید که گفته باشد در قیامت از ولایت ابوبکر و عمر و عثمان سوال خواهد شد.روایت ضعیف هم باشد ما قبول می کنیم.


چرا حضرت علی علیه السلام،برای گرفتن حق خود،اقدام نکرد+تصاویر

چرا حضرت علی علیه السلام،برای گرفتن حق خود،اقدام نکرد+تصاویر


 

 

عزیزان اهل سنت بر شیعه اشکال می کنند که:اگر واقعا خلفا؛حق حضرت علی علیه السلام را غصب کردند؛چرا او که شیر خدا بود،سکوت کرد و هیچ اقدامی نکرد؟
پاسخ:
می گوییم:خودتان با سند صحیح نقل کرده ایید که پیامبرص به حضرت علی ع دستور داده که سکوت کند
احمدبن حنبل یکی از امامان شما در مسند خود روایتی آورده که:
حَدَّثَنَا عَبْد اللَّهِ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ الْمُقَدَّمِیُّ حَدَّثَنَا فُضَیْلُ بْنُ سُلَیْمَانَ یَعْنِی النُّمَیْرِیَّ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی یَحْیَى عَنْ إِیَاسِ بْنِ عَمْرٍو الْأَسْلَمِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِنَّهُ سَیَکُونُ بَعْدِی اخْتِلَافٌ أَوْ أَمْرٌ فَإِنْ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ السِّلْمَ فَافْعَلْ

علی بن ابیطالب علیه السلام فرمودند:رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند:به زودی بعد از من اختلاف و درگیری و اتفاقات بدی خواهد افتاد؛در این زمان؛اگر توانستی که صلح کنی؛پس همین کار را بکن{وظیفه تو این است که اختلاف و جنگ نکنی}
پاورقی:اسناده صحیح
مسند احمدبن حنبل ج1ص469 ح695
همان طور که می بینید در روایت از سین استفاده شده یعنی به زودی سیکون
رسول خداص وظیفه امیرمومنان ع را مشخص کرده و باید در موقعی که حقش را دزدیدند،باید صبر کند و اختلاف و جنگ نکند.و امیرالمومنین علیه السلام هم دقیقا همین کار را کرده
پس اشکال شما بر شیعه برای چیست در حالی که خودتان با سند صحیح این مطلب را نقل کرده ایید؟

هیثمی هم در مجمع الزوائد همین روایت را آورده است و گفته:رجاله ثقات

 12023 - وعن علی بن أبی طالب قال : قال رسول الله صلى الله علیه و سلم : ص . 474
 إنه سیکون [ بعدی ] اختلاف وأمر فإن استطعت أن تکون السلم فافعل

نزول آیه اکمال بعد از قضیه غدیرخم با سند صحیح+تصاویر

نزول آیه اکمال بعد از قضیه غدیرخم با سند صحیح+تصاویر


برای دانلود تصاویر با کیفیت اصلی کلیک کنید
خداوند در آیه 3 سوره مائده می فرماید:
الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَرَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا . المائده / 3 .
امروز ، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏ .
روایاتی در منابع اهل تسنن با سند صحیح وجود دارد و نشان می دهد که این آیه بعد از اتمام خطبه غدیرخم نازل شده است که ما در اینجا یکی از این روایات را با سند صحیح خدمت تان ارائه می دهیم.
خطیب بغدادی چنین آورده :
أنبأنا عبد الله بن علی بن محمد بن بشران أنبأنا علی بن عمر الحافظ حدثنا أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال حدثنا علی بن سعید الرملی حدثنا ضمرة بن ربیعة القرشی عن بن شوذب عن مطر الوراق عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال :
من صام یوم ثمان عشرة من ذی الحجة کتب له صیام ستین شهرا وهو یوم غدیر خم لما أخذ النبی صلى الله علیه وسلم بید علی بن أبی طالب فقال ألست ولی المؤمنین قالوا بلى یا رسول الله قال من کنت مولاه فعلی مولاه .
فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا بن أبی طالب أصبحت مولای ومولى کل مسلم فأنزل الله الیوم أکملت لکم دینکم .
اشتهر هذا الحدیث من روایة حبشون وکان یقال إنه تفرد به وقد تابعه علیه أحمد بن عبد الله بن النیری فرواه عن علی بن سعید أخبرنیه الأزهری حدثنا محمد بن عبد الله بن أخی میمی حدثنا أحمد بن عبد الله بن أحمد بن العباس بن سالم بن مهران المعروف بابن النیری إملاء حدثنا علی بن سعید الشامی حدثنا ضمرة بن ربیعة عن بن شوذب عن مطر عن شهر بن حوشب عن أبی هریرة قال من صام یوم ثمانیة عشر من ذی الحجة وذکر مثل ما تقدم أو نحوه .
از ابوهریره نقل شده است که گفت : کسی که روز هجدهم ذی حجه را روزه بگیرد ثواب روزه شصت ماه برای وی نوشته می‌شود ، این روز ، روز غدیر خم است ، روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و فرمود : آیا من رهبر مؤمنان نیستم ؟ گفتند : چرا ای رسول خدا. فرمود : هر کس من مولای او هستم علی مولای او است .
عمر گفت : تبریک ، تبریک ای پسر ابوطالب ، تو اکنون مولای من و مولای هر مسلمانی ، سپس این آیه نازل شد : امروز دین شما را کامل کردم .
این روایت را حبشون بن موسی نقل کرده است که گفته می‌شود تنها راوی او است سپس دیگران از او تبعیت نموده و با سند آن را نقل کرده‌اند .

تاریخ بغداد ، ج 9 ، ص 222 ، ناشر : دار الکتب العلمیة - بیروت .

بررسی سند روایت :
عبد الله بن علی بن محمد بن بشران :
وی استاد خطیب بغدادی و ثقه است ؛ چنانچه در باره او گفته است :
کتبت عنه وکان سماعه صحیحاً .
از عبد الله بن علی بن محمد بن بشران روایاتی را نوشته ام و شنیده های او صحیح بود.
تاریخ بغداد ، ج 10 ، ص 14 ، رقم : 5130 .
علی بن عمر الحافظ :
علی بن عمر ، همان دار قطنی معروف و صاحب سنن است که در وثاقت او تردیدی نیست ؛ چنانچه ذهبی در باره او می‌گوید‌ :
قال أبو بکر الخطیب کان الدارقطنی فرید عصره وقریع دهره ونسیج وحده وامام وقته انتهى الیه علو الاثر والمعرفة بعلل الحدیث واسماء الرجال مع الصدق والثقة وصحة الإعتقاد والاضطلاع من علوم سوى الحدیث منها القراءات .
دار قطنی یگانه روزگار و پهلوان میدان بود و مانندی نداشت اوپیشوای زمانش بود، دانش و معرفت اسباب شناسائی حدیث و شناخت نامهای راویان به او ختم می شد، راستگو و مورد اعتماد و دارای اعتقادی صحیح بود و در دیگر علوم غیر از حدیث مانند دانش قراآت نیز قوی بود.
سیر أعلام النبلاء ، ج 16 ، ص 452 ، مؤسسة الرسالة
أبو نصر حبشون بن موسى بن أیوب الخلال :
خطیب بغدادی در باره او می‌گوید :
وکان ثقة یسکن باب البصرة .
حبشون مورد اعتماد بود و در باب البصره سکونت داشت.
تاریخ بغداد ، ج 8 ، ص 289.
و بعد از نقل روایت إکمال نیز روایت دیگری را نقل کرده و می‌گوید :
الأزهری أنبأنا علی بن عمر الحافظ قال حبشون بن موسى بن أیوب الخلال صدوق ...
علی بن عمر الحافظ گفته است: حبشون بن موسی راستگو است.
تاریخ بغداد ، ج 8 ، ص 4391 .
علی بن سعید الرملی :
5839 [ 5857 ] علی بن أبی حملة شیخ ضمرة بن ربیعة ما علمت به بأسا ولا رأیت أحدا الآن تکلم فیه وهو صالح الأمر ولم یخرج له أحد من أصحاب الکتب الستة مع ثقته .
علی بن ابی حمله بزرگ قبیله ضمره است، من در او ایرادی نمی بینم وکسی را هم ندیده ام که در باره او سخنی گفته باشد، او کارهایش خوب بود ولی با این که ثقه است صاحبان کتب سته از وی روایت نقل نکرده‌اند.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، ج 5 ، ص 153 ـ 154 ، دار الکتب العلمیة
وإذا کان ثقة ولم یتکلم فیه أحد فکیف نذکره فی الضعفاء
علی بن سعید رملی ثقه است و کسی در باره وی سخنی نگفته است ، پس چرا باید نام وی را در ردیف افراد ضعیف بیاوریم؟.
لسان المیزان ، ج 4 ، ص 227 ،مؤسسة الأعلمی للمطبوعات - بیروت
ضمرة بن ربیعة القرشی
من الثقات المأمونین رجل صالح صالح الحدیث لم یکن بالشام رجل یشبهه
از افراد مورد وثوق و اعتماد ضمره بن ربیعه قرشی است و وی انسانی صالح و حدیثش هم خوب است که در شام مانند او نبود.
العلل ومعرفة الرجال ، ج 2 ، ص 366 ، المکتب الإسلامی ، دار الخانی - بیروت
عبد الله بن شوذب
عبد الله بن شوذب الخراسانی أبو عبد الرحمن سکن البصرة ثم الشام صدوق عابد من السابعة .
عبد الله بن شوذب خراسانی ساکن بصره بود سپس به شام رفت ، انسانی راستگو و اهل عبادت و از طبقه هفتم از محدثین است.
تقریب التهذیب ، ج 1 ، ص 3386 ، رقم : 3387 ، دار الرشید - سوریا
مطر الوراق :
مطر الوراق . الإمام الزاهد الصادق أبو رجاء بن طهمان الخراسانی نزیل البصرة مولى علباء بن أحمر الیشکری کان من العلماء العاملین وکان یکتب المصاحف ویتقن ذلک
مطر الوراق پیشوای زاهد راستگو، اصل او خراسانی است و ساکن بصره شد، وی از دانشمندان شایسته و از نویسندگان قرآن بود که به درستی آن را انجام می داد.
سیر أعلام النبلاء ، ج 5 ، ص 452 .
فمطر من رجال مسلم حسن الحدیث .
مسلم در کتاب صحیحش از او نقل روایت دارد و از رجال این کتاب است، و روایاتش نیکو است.
میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، ج 6 ، ص 445 .
شهر بن حوشب :
شهر بن حوشب از روات صحیح مسلم است و در وثاقت وی تردید نیست ؛ چنانچه ذهبی در تاریخ الإسلام در باره او می‌گوید :
قال حرب الکرمانی : قلت لأحمد بن حنبل : شهر بن حوشب ، فوثقه وقال : ما أحسن حدیثه . وقال حنبل : سمعت أبا عبد الله یقول : شهر لیس به بأس . قال الترمذی : قال محمد یعنی البخاری : شهر حسن الحدیث ، وقوى أمره .
شهر بن حوشب مشکلی ندارد و حدیثش نیکو وکارش استوار بود.
تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام ، ج 6 ، ص 387 .
ترمذی در سنن خود بعد از نقل روایتی که در سند آن شهر بن حوشب وجود دارد ، می‌نویسد :
وَسَأَلْتُ مُحَمَّدَ بن إسماعیل عن شَهْرِ بن حَوْشَبٍ فَوَثَّقَهُ وقال إنما یَتَکَلَّمُ فیه بن عَوْنٍ ثُمَّ رَوَى بن عَوْنٍ عن هِلَالِ بن أبی زَیْنَبَ عن شَهْرِ بن حَوْشَبٍ قال أبو عِیسَى هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ .
بخاری شهر بن حوشب را توثیق کرد و روایت وی را حسن وصحیح دانسته اند.
سنن الترمذی ، ج 4 ، ص 434 ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت
عجلی در معرفة‌ الثقات می‌نویسد :
شهر بن حوشب شامی تابعی ثقة .
شهر بن حوشب اهل شام و از تابعان و ثقه بود .
معرفة الثقات من رجال أهل العلم والحدیث ومن الضعفاء وذکر مذاهبهم وأخبارهم ، ج 1 ، ص 461 ، رقم : 741 ،مکتبة الدار - المدینة المنورة - السعودیة
نتیجه :
1- سند روایت صحیح و روات آن همگی از ثقات هستند و ثابت می‌کند که روز غدیر ، روز اکمال دین و اتمام نعمت پروردگار بوده است .
2-قرینه ایی که ثابت می‌کند مراد رسول خدا صلی الله علیه وآله از جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه» ولایت و إمامت آن حضرت بوده ،‌ نزول آیه إکمال است که خداوند می‌فرماید :امروز دین تان را کامل کردم.
3-نزول این آیه، بعد از خطبه غدیر ، دلیل واضحی است بر این که مراد رسول خدا صلی الله علیه و آله اثبات ولایت و امامت امیر المؤمنین علیه السلام بعد از خودش بوده است ؛ زیرا چیزی در خطبه غدیر دیده نمی‌شود که صلاحیت اکمال دین و اتمام نعمت را داشته باشد ؛ جز ولایت امیر مؤمنان علیه السلام .
یک سوال هم از مولوی های اهل تسنن :
خودتان بیایید و وجدان خود را برای خودتان قاضی قرار دهید:
آیا اعلام محبت و دوستی امیر مؤمنان علیه السلام می‌تواند إکمال دین و إتمام نعمت پروردگار لقب بگیرد؟


عاقبت هیزمهای آتش زننده فاطمه(س)

عاقبت هیزمهای آتش زننده فاطمه(س)
 

یا أبا الجارود لا تدرکون . فقلت : أهل زمانه ، فقال : ولن تدرک أهل زمانه ، یقوم قائمنا بالحق بعد إیاس من الشیعة ، یدعو الناس ثلاثا فلا یجیبه أحد فإذا کان یوم ( الیوم ) الرابع تعلق بأستار الکعبة ، فقال : یا رب انصرنی ، ودعوته لا تسقط ، فیقول تبارک وتعالی للملائکة الذین نصروا رسول الله یوم بدر ولم یحطوا سروجهم ولم یضعوا أسلحتهم ، فیبایعونه ، ثم یبایعه من الناس ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، یسیر إلی المدینة فیسیر الناس حتی یرض الله عز وجل فیقتل ألفا وخمسمائة قرشی لیس فیهم إلا فرخ زنیة . ثم یدخل المسجد فینقض الحائط حتی یضعه إلی الأرض ، ثم یخرج الأزرق وزریق لعنهما الله غضین طریین یکلمهما فیجیبانه ، فیرتاب عند ذلک المبطلون فیقولون : یکلم الموتی فیقتل منهم خمسمائة مرتاب فی جوف المسجد ثم یحرقهما بالحطب الذی جمعاه لیحرقا به علیا وفاطمة والحسن والحسین ، وذلک الحطب عندنا نتوارثه . ویهدم قصر المدینة . ویسیر إلی الکوفة فیخرج منها ستة عشر ألفا من البتریة شاکین فی السلاح ، قراء القرآن ، فقهاء فی الدین ، قد قرحوا جباههم وسمروا ساماتهم وعمهم النفاق ، وکلهم یقولون : یا بن فاطمة ارجع لا حاجة لنا فیک فیضع السیف فیهم علی ظهر النجف عشیة الاثنین من العصر إلی العشاء فیقتلهم أسرع من جزر جزور ، فلا یفوت منهم رجل ، ولا یصاب من أصحابه أحد دماؤهم قربان إلی الله . ثم یدخل الکوفة فیقتل مقاتلیها حتی یرضی الله . قال : فلم أعقل المعنی فمکثت قلیلا ثم قلت : جعلت فداک وما یدریه جعلت فداک متی یرضی الله عز وجل ؟ قال : یا أبا الجارود إن الله أوحی إلی أم موسی وهو خیر من أم موسی ، وأوحی الله إلی النحل وهو خیر من النحل ، فعقلت المذهب ؟ فقال لی : أعقلت المذهب ؟ قلت : نعم . فقال : إن القائم لیملک ثلاثمائة وتسع سنین کما لبث أصحاب الکهف فی کهفهم ، یملؤ الأرض عدلا وقسطا کما ملئت ظلما وجورا ، ویفتح الله علیه شرق الأرض وغربها . یقتل الناس حتی لا یری إلا دین محمد صلی الله علیه وآله . یسیر بسیرة سلیمان بن داود ، یدعو الشمس والقمر فیجیبانه ، وتطوی له الأرض ، فیوحی الله إلیه فیعمل بأمر الله
ترجمه حدیث :
حسن بن بشیر ، از ابی الجارود ، روایت کرده که میگوید : از امام باقر علیه السلام سئوال کردم قائم شما چه زمانی قیام میفرماید ؟ فرمود : ای ابا جارود شما آنزمان را نخواهید دید . عرضکردم اهل زمانش چطور ؟ فرمود : اهل زمانش راهم نمی بینید قائم ما بعد از مأیوس شدن و نا امید گشتن شیعیان قیام میکند ومردم را سه بار دعوت می کند وبه کمک می طلبد ولی هیچکس پاسخ او را نمیدهد ، تا آنکه روز چهارم به پرده کعبه می چسبد ومی گوید : خدا یا یاریم کن ودعایش رد نمیشود خداوند نیز به ملائکه ای که رسول الله ( صلی الله علیه وآله ) را در روز بدر یاری کردند دستور می دهد حضرت مهدی علیه السلام را یاری کنند وآنها که تا آنزمان هنوز آماده باش بوده وزین اسبهای واسلحه های خود را زمین نگذاشته اند با حضرت بیعت میکنند ، سپس سیصد وسیزده مرد با حضرت بیعت می نمایند و حضرت به مدینه رفته ومردم نیز همراه حضرت به مدینه می روند برای رضایت خدا ، آنگاه حضرت هزار وپانصد تن از قریش را که همه حرامزاده می باشند میکشد وسپس داخل مسجد شده ودیوار آنرا میشکند وبر زمین می ریزد وبعد ، ازرق ، وزریق ، ( دو تن از دشمنان اهل بیت علیهم السلام ) لعنهما الله ، را از قبر بیرون کشیده وبا آنها صحبت کرده وآنها هم پاسخ میدهند ، دشمنان واهل باطل در اینجا به تردید افتاده وتعجب می کنند که حضرت با مردگان می تواند صحبت کند ، آنگاه حضرت پانصدتن از آن اهل باطل را در داخل مسجد کشته سپس آن دو تن را که از قبر بیرون کشیده آتش می زند و می سوزاند آنها را با همان هیزمهائی که می خواستند با آن ، علی وفاطمه وحسن وحسین ( علیهم السلام ) را آتش بزنند می سوزاند ، وآن هیزمهای ماست وما ( ائمه ) آنرا به یکدیگر ارث میدهیم ، سپس حضرت ، کاخ مدینه را خراب می نماید ، و آنگاه به سمت کوفه حرکت می نماید وشانزده هزار تن از بتریه گروهی شبیه خوارج را که مسلح وقاریان قرآن فقهاء در دین بوده و از زیادی سجده پیشانی آنها زخم شده و . . . . . ونفاق تمام وجودشان را پرکرده است ، به حضرت می گویند : ای فرزند فاطمه ، بر گرد که ما نیاز به تو نداریم ، آنگاه حضرت در عصر روز دوشنبه در پشت نجف تا شب تمامی آنها را بسرعت می کشد وهیچ یک از آنان جان سالم بدر نمیبرد ، و اصحاب حضرت هیجیک آسیب نمی بینند گرچه خون مقدس آنها وسیله تقرب به خداوند متعال میباشد ، سپس حضرت وارد در کوفه شده ، وآنقدر از جنگاوران را میکشد تا خدا راضی گردد . راوی می گوید : از آنجهت که درست مطلب را متوجه نشدم به حضرت عرضکردم : فدایت شوم خداوند چه زمانی راضی می شود ؟ فرمود : ای ابا جارود خداوند به مادر موسی وحی کرد وحضرت قائم علیه السلام از مادر موسی گرامیتر است ، خداوند به زنبور عسل وحی می کند در حالیکه آنحضرت از زنبور عسل پیش خدا عزیز تر است ، اینجا بود که مطلب را فهمیدم ، آنوقت حضرت فرمود : آیا مطلب را فهمیدی ؟ عرضکردم آری . فرمود : حضرت قائم علیه السلام سیصد ونه سال به مقدار توقف اصحاب کهف در غار حکومت خواهد نمود ، وجهان را پس از پرشدن از ظلم وستم ، پر از عدل و داد خواهد کرد وخداوند شرق وغرب جهان را برای او فتح کرده وآنقدر از مردم میکشد تا جز دین محمد صلی الله علیه وآله باقی نماند ومانند سلیمان بن داود رفتار مینماید ، چنانکه خورشید وماه را بخواند او را پاسخ می دهند وزمین در زیر پای حضرت می پیچد ( طی الارض ) ومطابق امر و وحی خداوند عمل می نماید
منابع شیعی

غیبة الطوسی : ص ۲۸۳

إثبات الهداة : ج ۳ ص ۵۱۶ – ۵۱۷ ب ۳۲ ف ۱۲ ح ۳۷۲
حلیة الأبرار : ج ۲ ص ۵۹۸ – ۵۹۹ – ب ۲۸ ” کما فی دلائل الإمامة ، بتفاوت ، عن مسند فاطمة .
البحار : ج ۵۲ ص ۲۹۱ ب ۲۶ ح ۳۴
بشارة الاسلام : ص ۲۴۱ ب ۳

روایتی که باید به همه شیعیان گفت!

روایتی که باید به همه شیعیان گفت!
 

الْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ شُعْبَةَ فِی تُحَفِ الْعُقُولِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ لِشِیعَتِهِ فِی سَنَةِ سِتِّینَ وَ مِائَتَیْنِ أَمَرْنَاکُمْ بِالتَّخَتُّمِ فِی الْیَمِینِ وَنَحْنُ بَیْنَ ظَهْرَانَیْکُمْ وَ الْآنَ نَأْمُرُکُمْ‏ بِالتَّخَتُّمِ‏ فِی‏ الشِّمَالِ‏ لِغَیْبَتِنَا عَنْکُمْ إِلَى أَنْ یُظْهِرَ اللَّهُ أَمْرَنَا وَ أَمْرَکُمْ فَإِنَّهُ مِنْ أَدَلِّ دَلِیلٍ عَلَیْکُمْ فِی وَلَایَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ-  فَخَلَعُواخَوَاتِیمَهُمْ مِنْ أَیْمَانِهِمْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لَبسُوهَا فِی شَمَائِلِهِمْ وَ قَالَ لَهُمْ حَدِّثُوا بِهَذَا شِیعَتَنَا.

امام حسن عسکرى علیه السّلام در سال ۲۶۰به شیعیان فرمود: تاکنون چون در میان شما بودیم دستور ما به شما این بود که انگشترى را بدست راست کنید، ولى اکنون با فرا رسیدن دوران غیبت، تا زمانى که خداوند خود کار ما و شما را ظاهر و آشکار سازد انگشترى را بدست چپ کنید، که آن از بهترین نشانه‏ هاى شما بر ولایت ما اهل بیت است. پس شیعیان در حضور آن حضرت علیه السّلام انگشترى از دست راست بیرون نموده و بدست چپ خود کردند، و حضرت به آنان فرمود:این حدیث را به شیعیان ما بگوئید.

نکاتی که از این روایت می شود برداشت کرد:

۱-احکام ووظایف شیعه در زمان ظهور ائمه باغیبت آنان تفاوت دارد

۲-تقیه شدیدتردرعصر غیبت برای شیعه

۳-از نشانه های اصلی ولایت اهل بیت علیهم السلام تقیه است

۴- بهترین راه حفظ جان شیعه در عصر غیبت تقیه است

۵-یکی از مهمترین امر به معروف به شیعه تذکر وتاکید بر تقیه است

۶-یکی از چیز هایی که چیز زود فراموش می کند تقیه است که بسیار مهم است وبرای فراموش نکردن باید بیان شود

۷-این تقیه تا زمان ظهور حضرت مهدی عج الله فرجه ادامه داردوزمان آن دوران غیبت است

۸-همه شیعیان در مجلس انگشتر دردست چپ کردند در مجلسی که هیچ خطری نبود ولی عمل به تقیه حتی در حضور امام انجام شد

۹-اثبات وجوب تقیه وعدم استحباب انگشتر به دست راست کردن در مورد تقیه یا حتی در عصر غیبت

۱۰-امام اشاره به روایات دیگر در استحباب انگشتردردست راست می کند که روایت قبلی درست بود چون در ظاهر بودن ما بود

۱۱-دلیل بر نگشتر دردست چپ کردت غیبت امام است نه خطر لِغَیْبَتِنَا عَنْکُمْ

۱۲-ظهور آقا هم ظهور امر اهل بیت وهم ظهور امر شیعیان است

الان بسیاری از شیعیان درپاکستاد وهند وکشورهای دیگر تنها به جرم شیعه بودن کشته می شودن واگر آنان شیعه بودن خود را مخفی می کردند ودر مساجد آنها نماز می خواندند که در روایات اندازه جهاد با کفار دررکاب پیامبر ثواب دارد هیچ شیعه ای کشته نمی شد وجمعیت شیعه بیشتر وآماده ظهور وکمک به حضرت می شدولی حیف که این امر مهم تقه فراموش شده لذا برای همین است که امام تاکید می کند حتما به شیعیان این حدیث را بگویید

تحف العقول / النص / ۴۸۸ /  ص : ۴۸۶

وسائل الشیعة / ج‏۵ / ۸۱ / ۴۸   ص : ۷۹

بحار الأنوار (ط – بیروت) / ج‏۷۵ / ۳۷۳ / باب ۲۹ مواعظ أبی محمد العسکری ع و کتبه إلى أصحابه …..  ص : ۳۷۰