اگر فرشتگان گناه نمی‏ کنند، پس شیطان چگونه گناه کرد؟

«شیطان از جن است و در بین فرشتگان بود اما فرشته نبود. قرآن کریم، درباره شیطان در سوره کهف، آیه 50 می‏ فرماید:
«کان من الجنّ فَفَسق عنْ أمر ربّه: از [گروه‏] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید». شیطان، خود به خداوند گفت: مرا از آتش خلق کردی، خدا هم او را تکذیب نکرد.

و اصل اینکه جنّ از آتش خلق شده در قرآن کریم مورد تایید است که در آیه 27 سوره جن آمده: 
«والجانّ خلقناه من قبل من نار السموم: و پیش از آن، جن را از آتشى سوزان و بى‏ دود خلق کردیم.»

فرشته معصیت نمی‏ کند. و این جن است که گاهی اطاعت دارد و گاهی عصیان. لذا فرمود: «والشّیاطینُ مغلولة فاسْئلوا ربّکم أن لا یُسلّطها علیکم». از خدا مسئلت کنید تا شیطان را بر شما مسلّط نکند. اگر خدا بخواهد شیطان را مسلط کند او را به وسیله ابزار درونی و خاطرات نفسانی بر ما مسلّط می‏ کند. قوای نفسانی ما را ابزار دست شیطان قرار می‏ دهد.

روح انسان مذکر است یا مونث؟

آیت‌الله جوادی آملی در نوشتاری اصل خلقت زن و مرد را از نگاه قرآن تشریح کرده‌اند. بخشی از نوشتار ایشان به شرح ذیل است:

«زن یا مرد بودن، مربوط به پیکر است؛ نه جان و روح. همچنین تعلیم،تربیت، تهذیب و تزکیه ویژه نفس است و نفس غیر از بدن و نیز بدن غیر از نفس است و شاگرد کلاس درس قرآن روح است، نه بدن؛ روح نیز نه زن و نه مرد است.

ذات اقدس الهی می‏فرماید: ﴿ونفس وما سوّاها ٭ فألهمها فجورها وتقواها﴾[1]. این نفس، نه مذکر است و نه مؤنث. همچنین می‏فرماید: ﴿فإذا سَوّیته ونفخت فیه من روحی﴾[2]. روح از آن جهت که موجود مجرد است، اندامی ندارد تا مذکر یا مؤنث باشد. نیز می‏فرماید: ﴿یا أیها الإنسان إنّک کادح إلی ربّک کدحاً فملاقیه﴾[3]؛ ای انسان، تو سالک الی‏الله هستی. بدن سفر نمی‏کند تا سالکان دو صنف باشند: بعضی زن و بعضی مرد! سالک الی‏الله، روح است و روح، نه مؤنث است و نه مذکر.

این از معارف بلندی است که خدای سبحان قرآن کریم را برنامه درسی قرار داد و خود را معلّم معرفی کرد؛ ﴿الرّحمن ٭ علّم القران﴾[4] و آن شاگردی که قرآن را فرامی‏گیرد، روح است؛ نه تن. انسان در عالم رؤیا که تن را رها می‏کند و بسیاری از مسائل برای او حل می‏شود، آنجا نه مذکر است و نه مؤنث. در عالم رؤیا چون عالم برزخ است، بدن برزخی انسان را همراهی می‏کند، امّا جان او که می‏فهمد، نه مذکر است و نه مؤنث.»

منابع

[1] ـ سوگند به نفس و آنکه آن را درست کرد! سپس گناهکاری و تقوایش را الهام کرد (سوره شمس، آیات 87).

[2] ـ پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم (سوره حجر، آیه 29).

[3] ـ ای انسان! حقاً تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد (سوره انشقاق، آیه 6).

[4] ـ سوره الرحمن، آیات21.

(5)زن در آینه جلال و جمال- ص 80

چرا اسلام بانوان را ملزم به رعایت حجاب کرده است و آیا این الزام براى زن محدودیتى دارد؟‎

چرا اسلام بانوان را ملزم به رعایت حجاب کرده است و آیا این الزام براى زن محدودیتى دارد؟‎ 

 

‎راه حلّ این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها ‏مربوط به خود او یا مرد سرپرست او و یا حتی خانواده وی نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‏نظر کردم، مرد بگوید ‏من راضیم و یا اعضاى خانواده رضایت دهند، بلکه حجاب زن، حقى الهى است، ‏لذا مى‏ بینید در جهان غرب و کشورهایى که به قانون غربى مبتلا هستند، اگر زن همسردارى آلوده شد و ‏شوهرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام مى‏کنند، اما در اسلام این‌گونه نیست، یعنی حرمت زن،‏ اختصاص به خود زن شوهر و برادر و فرزندانش ندارد به عبارتی اگر همه رضایت دهند، قرآن ‏راضى نخواهد بود، چون حرمت و حیثیت زن بعنوان حق ‏اللَّه مطرح است، خداى سبحان زن را با سرمایه ‏عاطفه آفریده است تا معلّم رقّت بوده و پیام عاطفه بیاورد، حال اگر جامعه‏ اى این درس رقّت و عاطفه را ترک نموده و به ‏دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادى مبتلا مى‏ شوند که در غرب ظهور کرده است. بنابراین کسى نمی‌تواند نسبت به نداشتن حجاب رضایت داشته باشد.

از این جهت است که قرآن کریم مى‏گوید، هر گروهى، اگر راضى هم ‏باشند، شما حد الهى را در برابر آلودگى اجرا کنید، معلوم مى‏شود عصمت زن، حق ‏اللَّه است و به هیچ ‏کسى ارتباط ندارد. قهراً همه اعضاى خانواده، اعضاى جامعه و حتی خود زن، امین امانت الهى هستند. زن ‏به عنوان امین حق ‏اللَّه از نظر قرآن مطرح است، یعنى این مقام، حرمت و حیثیت را خداى سبحان (که ‏حق خود اوست)، به زن داده و فرموده است: این حق مرا به عنوان امانت حفظ کند، آن‌گاه جامعه به صورتى ‏درمى‏آید که شما در ایران مى‏بینید، جهان در برابر ایران خضوع نموده است، زیرا که در مسأله جنگ تا آخرین ‏لحظه، صبر نمود و کارى که برخلاف عاطفه، رقت، رأفت و رحمت باشد انجام نداد. با این که دشمنان او از ‏آغاز، حمله به مناطق مسکونى، کشتار بى‏رحمانه بى‏ گناهان و غیر نظامى‏ ها را مشروع نمودند.‏‎ ‎

جامعه ‏اى که قرآن در آن حاکم باشد، جامعه عاطفه است، راز این امر نیز در این است که نیمى از جامعه را ‏معلمان عاطفه که همان مادران می‌باشند، به عهده دارند چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول ‏خانواده درس رأفت و رقّت مى ‏دهد، و رأفت و رقّت در همه مسائل کارساز است‎.

چرا در بین ١٢٤ هزار پیامبر و ١٤ معصوم، تنها یک نفر زن است؟‏

چرا در بین ١٢٤ هزار پیامبر و ١٤ معصوم، تنها یک نفر زن است؟‏ 

 

جواب: این طور نیست که فقط یک زن معصومه داشته باشیم آن هم وجود زهرای مرضیه ‏سلام اللّه علیها باشد. ما دلیلی بر عدم عصمت بعضی از زن های دیگر نظیر زینب کبری و ‏حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیهما نداریم. این‌که ١٢٤ هزار پیامبر همه مرد ‏هستند برای این است که نبوّت و رسالت، کارهای اجرایی دارد و خصوصیات بدنی و ‏جسمی مردها به گونه‌ای است که کارهای اجرایی وظیفه مردهاست. از طرف دیگر ‏پشتوانه نبوت و رسالت، مقام ولایت است. کمال انسان در آن است که بشود ولی اللّه ‏و این مقام اختصاصی به مرد یا زن ندارد. زنان بزرگی نظیر آسیه، مریم، حضرت زهرا، ‏زینب کبری و حضرت معصومه در عالم بوده‌اند و این‌ها هرکدام با حفظ مرتبه و درجه ‏خاص خود می‌توانند به ولایت رسیده باشند.

نبوت و رسالت امر اجرایی است، این‌که ‏زنی پیامبر نشده است برای این است که پیامبر باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد، در ‏جنگ و صلح فرماندهی جنگ را به عهده بگیرد. این کار اجرایی برای زنان دشوار است ‏این‌چنین نیست که اگر پیامبران همه از جنس مرد بودند معنایش این است که کمال ‏معنوی مخصوص مرد است، بلکه کمال معنوی مربوط به ولایت است و در ولایت الهی ‏بین زن و مرد تفاوتی نیست، زن و مرد هر دو می‌توانند ولی اللّه بشوند.‏

چرا در روز عاشورا امام حسین کمک زعفر جنی و یارانش را نپذیرفت؟

چرا در روز عاشورا امام حسین کمک زعفر جنی و یارانش را نپذیرفت؟
 
 
 
این سؤال رو من درجایی دیدم، ولی پاسخ درستی به آن داده نشده بود. خلاصه سوال: ماجرای زعفر جنی و عاشورا و جنگ با جنیان در اسلام؟ گفته می شود که در روز عاشورا در صحنه کربلا زعفر جنی و یارانش به کمک امام حسین شتافتند، اما امام حسین به دلایلی که یکی از آنها دیده نشدن جنیان توسط افراد دشمن بود، اجازه نبرد ندادند. اما می دانیم که حضرت علی و یارانش در جنگی به نام نصیبین با جنیان جنگیدند، این دو مطلب با هم منافات ندارد؟ 
 
پاسخ اجمالی

اصل وجود شخصیتی به نام زعفر جنی در کتب معتبر اولیه ذکر نشده است، اما ملاقات امام حسین (ع) با جنیان و اعلام آمادگی آنان برای یاری امام (ع) در برخی از کتب روایی آمده است. از این احادیث بر می آید که امام (ع) نمی خواستند با ورود جنیان به صحنه نبرد -با توجه به این که جنیان قدرت خارق العاده ای دارند و می توانند از دید دشمنان پنهان شوند- جنگ یک طرفه شود، بلکه می خواستند روال کار کاملا طبیعی باشد تا بر گمراهان اتمام حجت شده و هدایت یافتگان نیز با تفکر و دلیل عقل به امام بپیوندند نه با ترس از معجزه و کرامت، اما جنگ امیر المؤمنین (ع) با طائفه ای از جنیان که در برخی از روایات به آن اشاره شده است، حضرت علی (ع) با استفاده از قدرت الاهی و بهره گیری از اسمای خداوند که مخصوص ایشان بوده است، جنیان را مشاهده کرده و با آنان مبارزه نموده است. در نتیجه، زمانی که امام (ع) از قدرت قدسی استفاده کرده و بتواند جنیان را ببیند، توازن جنگ برقرار می شود. در غیر این صورت (مانند روز عاشورا) جنیان می توانند از دید انسان ها مخفی شوند و به آنها آسیب برسانند و به همین علت بود که امام حسین (ع) کمک آنها را نپذیرفتند.  

 

 

پاسخ تفصیلی

اصل وجود شخصیتی به نام زعفر جنی در کتب معتبر اولیه ذکر نشده است، اما ملاقات امام حسین (ع) با جنیان و اعلام آمادگی آنان برای یاری امام (ع) در برخی از کتب روایی آمده است مثلاً: شیخ مفید به سند خود از امام صادق (ع ) این نکته را نقل کرده است: زمانی که امام حسین (ع) از مدینه حرکت کرد، گروهی از ملائکه برای پیشنهاد کمک خدمت آن حضرت آمدند و گروه هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای کمک آمدند، اما حضرت در پاسخ جنیان فرمود: "خدا به شما جزای خیر دهد من مسئول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است. جنیان گفتند: اگر امر شما نبود همه دشمنان شما را می کشتیم. حضرت در پاسخ فرمود: ما بر این کار از شما تواناتریم، اما چنین نمی کنیم تا آنها که گمراه می شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد". [1] همچنین امام صادق (ع) فرمودند: "از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: چون امام حسین (ع) با عمر بن سعد تلاقى نمودند و جنگ بر پا شد، خداوند نصرت خود را فرو فرستاد تا آن جا که بر سر حسین سایه گسترد، و آن گاه امام مخیر شد بین پیروزى بر دشمنانش و بین ملاقات و لقاى پروردگارش، او لقاى پروردگارش را برگزید". [2] ، [3]

درباره جنگ امیر المؤمنین (ع) نیز با اجنه روایاتی موجود است [4] که از لحاظ اعتبار جای بررسی دارند.

قبول نکردن کمک جنیان توسط امام حسین (ع) به این دلیل بود که ایشان نمی خواستند از معجزه و کرامت استفاده کنند، در حالی که بدون شک همان طور که در حدیث بالا هم ذکر شده است، امام توان و قدرت این را داشت که با معجزه و قدرت ولایی خویش، بر دشمنان غلبه پیدا کند و حتی نیازی به کمک ملائکه و جنیان نداشت، ولی استفاده از معجزه و کرامت با مأمور یت آنان در عمل به روش های طبیعی‌ منافات داشت. و در صورتی که امام اجازه می دادند که جنیان به کمک حضرت بیایند جنگ از حالت طبیعی خارج شده و یک طرفه می شد؛ چرا که جنیان می توانستند از دید دشمنان مخفی شوند و آنان را به قتل برسانند، ولی امام (ع) همانطور که خود نیز فرمودند می خواستند هر کس که گمراه می شود در شرایط کاملا طبیعی از امام زمانش سرپیچی کرده باشد و حجت خدا بر او تمام شده و عذری در قیامت نداشته باشد و شخصی هم که هدایت می شود بر حق بودن امام (ع) را از مجرای طبیعی و با به کار گیری عقل و فطرتش دریافته باشد نه از روی ترس از معجزه و کرامت، ارزش و جایگاه امام حسین (ع) که هم میان مسلمانان جایگاه بلندی دارد و هم در میان عدالت و آزادی خواهان، بدان جهت است که بر اساس امور عادی و ظاهری و طبیعی عمل نمود. بردن اهل بیت(ع) توسط امام به یک جنگ نابرابر و اسارت آنان و اهانت به ساحت مقدس شان موجب شد که قیام امام ماندگار و جاودان شود. آیا امام حسین(ع) نمی توانست بدون قیام و با استفاده از کرامت یزید را سرنگون کند؟ [5]

اما در مورد واقعه ای که برای حضرت علی (ع) به وقوع پیوست توجه به این نکته ضروری است که حضرت علی (ع) بخاطر داشتن قدرتی الهی و عنایتی قدسی می توانست آن جنیان را مشاهده کرده و آنان را به هلاکت برساند و این دو حادثه از این لحاظ با هم فرق می کند چنانکه در حدیث مربوط به جنگ امام علی (ع) با جنیان ذکر شده است که پیامبر اسلام (ص) هنگامی که حضرت را برای مبارزه با جنیان کافر می فرستد می فرماید، آنان را با قدرتی که خداوند به تو عطا کرده است دفع کن. [6]

نتیجه: زمانی که امام (ع) از قدرت الاهی و قدسی استفاده کند می تواند جنیان را ببیند و در غیر این صورت (مانند روز عاشورا) جنیان می توانند از دید انسان های معمولی مخفی شوند و به آنها آسیب برسانند و به همین دلیل که امام حسین (ع) روال طبیعی را صحیح و به صلاح می دانستند، کمک جنیان و ملائکه را برای جنگ نپذیرفتند.